عکس های هفته سوم آقا پارسا
یه سری عکس جدید گذاشتم. آخه تقاضا زیاده ، منم بچه ی حرف گوش کنی هستم !
اینجا مشغول تفکر و تامل هستم. واقعا این دنیا جای عجیبیه. اصلا شبیه شکم مامانی نیست
اینجا مامانی ازم خواهش کرد ، ساکت باشم تا مامانی بتونه نهار درست کنه. منم که حرف گوش کن. نیم ساعت اینجوری آروم با خودم بازی کردم . چه میشه کرد ، مادر دیگه ....
این هم مدل های خوابیدن منه ، که مامانی شکار کرده . من نمیفهمم ، آخه خوابیدن هم مدل داره ، عایا؟؟؟؟
و اما ، آرامش در بغل بابایی .... خیلی حال میده ، وقتی بابایی آروغم رو میگیره و برام لالایی میخونه. بابایی جونم خیلی دوستت دارم بوس بوس
همانطور که میبینین ، دو سوم تخت ، مال منه ، یک سوم ، مال مامانیه و بابایی هم که رو فرش میخوابه.
گردن کلفتی یعنی این !
اعتراف میکنم یه کم شکمو هستم ! چیکار کنم دیگه ، هیچی هم نباشه ، مجبورم مشت ام رو بخورم !
و در آخر یه عکس واسه دلبری !
تا سری عکس های بعدی ، فعلا بای.
راستی منتظر نظرات تون هستم.